اون گاهی وقت ها از خوش شانسی از درسم و ... تعریف میکنه به چیز های حتی الکی هم که میگم میخنده روز های اول بهم میگفت از من متنفره ولی بعدا چیز دیگه ای رو ازش یواش یواش دیدم،روز اول اجازه نمیداد بهش دستم بخوره به این بهونه که بهم میگفت دستت نجسه😅 بعدا روز آخر که همو دیدیم رفتارش کاملا عجیب شد خودش بهم دست زد،اونم یواش یواش منم حرفشو که عمدا تکرار کردم یهو برداشت میدونم اونم یه حسی بهم داره بهم بگین چطوری مخشو بزنم چه کار کنم😂جوری که نفهمه از پشت خورده
با تشکر❤❤