دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
ظهر تابستان/شعری از سهراب سپهری
37
زمان مطالعه: 1 دقیقه
ظهر تابستان/شعری از سهراب سپهری، شعر زیبای ظهر تابستان از سهراب سپهری، اشعار زیبای سهراب سپهری،

شعر زیبای ظهر تابستان از سهراب سپهری

دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟
من دراین آبادی پی چیزی می گشتم
پی خوابی شاید
پی نوری ، ریگی ، لبخندی
پشت تبریزی ها
غفلت پاکی بود که صدایم می زد
پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم
چه کسی با من حرف می زد ؟
سوسماری لغزید
راه افتادم
یونجه زاری سر راه
بعد جالیز خیار ، بوته های گل رنگ
و فراموشی خاک
لب آبی
گیوه ها را کندم و نشستم پاها در آب
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
نکند اندوهی ، سر رسد از پس کوه
چه کسی پشت درختان است ؟
هیچ می چرد گاوی
ظهر تابستان است
سایه ها می دانند که چه تابستانی است
سایه هایی بی لک
گوشه ای روشن و پاک
کودکان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست ،
سیب هست ،
ایمان هست...


بیشتر بخوانید::

شعر زیبای آب را گل نکنیم، از سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.2 از 5 (37 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits