کاهش سن روسپیگری در ایران
اگرچه روسپیگری در ایران جُرم بوده و مجازات دارد و بنا به نوع جرم آن در خصوص افراد متأهل میتواند مجازات مرگ را در پی داشته باشد اما تنفروش زنان و هم با نسبت بسیار کمتر تنفروش مرد (که برخی از آنان به مردان خدمات جنسی ارائه میکنند) رواج جزء مواردی است که در کشور میتوان مشاهده کرد. و برخی از آنها به زنان پیشینه نخستین تحقیق جامع و علمی دربارهٔ تنفروشی در ایران به زمان محمد رضا شاه و توسط ستاره فرمانفرمائیان بر میگردد.با این بخش از دلگرم همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانید.
تاریخچه فحشا در دوره معاصر
متاسفانه این روزها برخی از افراد درگیر اعتیاد جنسی می شوند. اعتیادی که از سر ناآگاهی به وجود می آید و به مرور زمان به حدی می رسد که که فرد معتاد غرق در امیال جنسی می شود و به هیچ چیز دیگری فکر نمی کند.در واقع معتاد جنسی قدرت کنترل میل جنسی خود را ندارد، شهوت برایش تبدیل به عادت می شود و به حالتی می رسد که نه میتواند شهوت را تحمل كند و نه میتواند آن را متوقف كند.در این میان جلساتی برای این دسته از افراد برگزار می شود. اما لازم به ذکر است که معتادان جنسی گمنام برای كسانی است كه می دانند هيچ راه حل ديگری بجز متوقف شدن ندارند وآگاهی درونی شان بايد اين را به آنها گفته باشد.در دورههای تاریخ معاصر فحشا همواره و به اشکال مختلف اعم از منسجم و یا پراکنده وجود داشته است.
شهر نو
قلعه شهر نو ابتدا توسط محمد علی شاه قاجار و برای اسکان خانوادهٔ شاه ساخته شد و با نام محله قجرها مسما گشت.در آن زمان این محله در بیرون از شهر تهران آن زمان قرار داشت. اواخر حکومت احمد شاه قاجار به جهت احداث دروازه قزوین، «دروازه» نامیده شد و این محل که خارج از دروازه قزوین قرار داشت به تدریج به مأمن خلاف کاران بدل گشت. شخصی به نام محمود عرب شروع به قوادی و ایجاد شیره کش خانه در این محل کرد و کوچهای که در آن چند خانه متعلق به محمود عرب قرار داشت به گذر «حاج عبدالمحمود» معروف گشت.
اما با فروپاشی سلسله قاجاریه در ایران به ناگهان جمعیت زنان روسپی افزایش پیدا کرد و باعث گسترش بیشتر این محدوده شد و علت آن هم این بود که وقتی رضاشاه انقراض سلسله قاجاریه را اعلام کرد، در اولین اقدامی که انجام داد حرمسرای قاجاریه را متلاشی کرد و تمام زنان حرمسرای قاجار را از دربار اخراج نمود. محل حرمسرا درست در جایی که امروزه وزارت امور دارایی قرار گرفته یعنی نبش خیابان ناصرخسرو و جنوب خیابان باب همایون و شمال کاخ گلستان قرار داشت که به دستور رضاشاه تخریب و به جای آن وزارت دارایی ساخته شد.
در نتیجه صدها زن و دختر بی نوای ساکن حرمسرا همگی به سمت دروازه قزوین کوچانده و در همان منطقه رها و مستقر شدند. عده بسیاری از آنها از بیماری و فقر مردند و تعدادی هم که ثروتی داشتند به ازدواج شاهزادههای قاجار یا افراد متمول درآمده و باقی آنها به روسپی گری روی آوردند. با همه اینها تا آن زمان، محله شهرنو همچنان کماهمیت بود و چندان گسترده نشده بود.
فحشا در دوره پهلوی
فحشا در دوره پهلوی را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد:
۱- دوره اول (۱۳۰۴–۱۳۲۰) از زمان اسکان روسپیان در شهر نو در دوره رضاشاه بود تا اشغال ایران توسط قوای متفقین را شامل میشود در این دوره روسپیان از جایگاه ویژهای در میان مردم عامه و مسئولان حکومتی برخوردار نبودند. رضاشاه برای اینکه بتواند در مقابل روحانیون قشر مذهبی بایستد روسپیان را مجبور داشتن حجاب و پوشیدن صورت میکرد.
۲- دوره دوم با اشغال ایران توسط متفقین آغاز شد تب جنسی جامعه را فرا گرفت که در این تب حضور نیروهای متفق در ایران بسیار مؤثر بود. در زمان جنگ جهانی دوم سربازان متفقین تعدادی از زنان جنگ زده لهستانی را که مانند سایر آوارگان جنگی در میدان ژاله سابق اقامت داشتند برای روسپیگری به شهر نو آوردند. البته حکومت و روحانیت در مقابل فساد متفقین ایستادند با خروج متفقین این حکومت و روحانیت بود که به پیروزی رسید البته فحشا به کلی نابود نشد.
۳-دوره سوم زمانی است فحشا به عناون ابزاری در دست حکومت علیه روشنفکران دگرگونی خواهان به کار گرفته شد.
۴- دوره چهارم از سالهای ۴۰ آغاز میگردد که تهران با دو پدیده رو به رو میشود اولا مهاجرت روستاییان به تهران و دوم از بین رفتن نقش کارکردی شهر نو به خاطر سیاستهای دولت
در دوران رضاشاه بخشهایی از این محله نیمه ویران، بازسازی و مرکز تنفروشان تهران شد. حکومت هدف خود را از اجرای چنین تصمیمی کنترل تنفروشی در ایران اعلام کرد. رضا خان به نظمیه – شهربانی دستور داد که تنفروشان را از تهران خارج کنند و در بیرون دروازه قزوین در محله قجرها اسکان دهند.
در اوایل حکومت رضاشاه فردی که به نام زال ممد شهرت یافته بود با آوردن برخی زنان از جاهای دور و نزدیک، این محله را به کانون روسپیگری تبدیل کرد. در آن زمان، رضاشاه در صدد جمعآوری روسپیها برآمد و قسمتی از قلعه تخریب شد و قلعه محلهای از شهر شد. شخصی به نام ارباب جمشید هزینه احداث دهها خانه به منظور اسکان زنان بی سرپرست را قبول کرد و به منظور تأمین مخارج آنان چند باب مغازه نیز در این منطقه احداث کرد و محله رسماً به عنوان «محله جمشید» نامگذاری شد. احداث خانههای جدید و آسفالت دو خیابان جدید باعث شد که محله جمشید به اسم «شهر نو» معروف گردد.
در زمان جنگ جهانی دوم سربازان متفقین تعدادی از زنان جنگ زده لهستانی را که مانند سایر آوارگان جنگی در میدان ژاله سابق اقامت داشتند برای روسپیگری به شهر نو آوردند. در انتهای خیابان دوم شهر نو کوچهای به نام کوچه لهستانیها شهرت یافت.این محله در اوج خود ۱۳۵ هزار متر مربع مساحت داشت و به دو قسمت اصلی و فرعی تقسیم میشد؛ قسمت اصلی شامل خیابانهای کمیل، استخر، قنات و قوام بود که دارای ۳۶ کوچه و در هر کوچه ۵۰–۳۰ خانه وجود داشت. در هر خانه چندین خانواده توأمان زندگی میکردند و گاهی در یک اتاق چند مرد و زن میزیستند.
محله جمشید از نگاهی دیگر به دو بخش قلعه و نجیبخانه تقسیم میشد که در واقع، قلعه محل کار و نجیبخانه محل زندگی عادی روسپیها بوده است که درجه روسپیگری در آن بسیار کم بوده. دهها تئاتر و تماشاخانه و کافه در خیابان جمشید و داخل شهر نو و خیابانهای سی متری احداث و دو سینما نیز در حوالی آن شروع به کار کردند. محله شهرنو، مرکز تجمع تنفروشان، قاچاقچیان، معتادان بوده و در عین حال در اطراف آن دهها کافه و سینما و کاباره و تماشاخانه ازجمله کاباره شکوفه نو وجود داشته است. در سال ۴۷–۴۶، هزار و پانصد زن در شهرنو زندگی میکردهاند؛ آنها باید هر هفته به درمانگاه سر میزدند و هر شش ماه نیز آزمایش خون میدادند.
انقلاب و فحشا
یکی از مواردی که از ابتدای شروع تظاهراتهای خیابانی در انقلاب در مورد آن بحث میشد و در بین سخنان بسیاری از رهبران مذهبی انقلاب در موردش صحبت میشد بحث فحشا و گسترش آن میان مردم به انواع یکی از نشانههای فساد از سوی خاندان پهلوی بود بنابر این مبارزه با این موضوع یکی از مواردی بود که انقلابیون بر آن اتفاق نظر داشتند.
به آتش کشیدن محله و کشتار ساکنین
روزنامه اطلاعات دهم بهمن ۱۳۵۷ مینویسد:
از حدود ساعت پنج بعد از ظهر در اطراف «قلعه شهر نو» به تدریج مردم اجتماع کردند. مدت زیادی نگذشت که اجتماع افراد با تظاهرات توأم شد. ابتدا مأموران فرمانداری نظامی از مردم خواستند که پراکنده شوند و پس از مدتی اقدام به تیراندازی هوایی کردند. با رفتن مأموران دوباره اجتماع کثیر مردم در اطراف محله روسپیان تشکیل شد. در حدود ساعت شش بعد از ظهر چند تن از جوانان به در «قلعه» حمله کردند و بعد جمعیت به تبعیت از آنها به خیابانهای داخل «قلعه» ریختند. در این هنگام با وسایلی که از قبل تهیه شده بود، خانهها و مغازههای داخل «قلعه» به آتش کشیده شد.
گروهی به زنان ساکن محله حمله کردند، اما در این جریان عده دیگری از تظاهر کنندگان مانع وارد ساختن صدمه به ساکنان «قلعه» شدند. چند تن از شاهدان عینی اظهار داشتند تعدادی از روسپیان در این وقایع مجروح و دو تا سه نفر کشته شدهاند.به این ترتیب «روسپیخانه بزرگ شهر» به آتش کشیده شد. آتشسوزی ساعتها «محله غم» را میسوزاند و خاکستر میکرد. مأموران آتشنشانی که پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نمیخواهند، خودداری خواهند کرد، در نتیجه اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.
به آتش کشیدن محله به روایتی دیگر
ایرج مصداقی در سایت شخصیاش ماجرای شهر نو را به صورتی دیگر روایت میکند:
موضوع آتش زدن بعضی خانههای قلعه با شهرنو مربوط به دیماه ۵۷ است که با موضعگیری هشیارانه آیتالله طالقانی مواجه شد. پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، شهرنو مانند سابق همچنان به کار خود ادامه میداد و به مأموران کلانتری منطقهٔ پانزده دستور داده شده بود که از آوردن زنان جدید به قلعه ممانعت به عمل آورند. فعالیت شهرنو تا مرداد ۵۸ بدون تعرض ادامه یافت و در روزهای اول مرداد ۵۸ به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، به دستور «کمیته مرکزی انقلاب اسلامی»، تعطیل شدپو پس از پایان یافتن ماه رمضان نیز دیگر اجازه بازگشایی به آنجا داده نشد. پری بلنده، اشرف چهارچشم و ثریا ترکه به خاطر اعلام نظر آیتالله طالقانی مبنی بر لزوم وجود «شهرنو»، مطمئن از آینده خود همچنان بدون دغدغه مشغول ادارهٔ خانههای خود در شهرنو بودند، که به یک باره با هجوم پاسداران دستگیر و پس از چند سؤال و جواب کوتاه و به محض «احراز هویت» در دادگاه انقلاب به ریاست خلخالی، اعدام شدند.
اعدام روسپیها
سیمین بی ام و، پری بلنده، اشرف چهارچشم، شهلا آبادانی و پری سیاه از جمله سردستههای روسپی خانهها بودند که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران اعدام شدند.طبق گزارش روزنامهٔ کیهان چهار متهم از جمله سکینه قاسمی (پری بلنده) در ساعت یک بامداد ۲۱ تیر ۱۳۵۸ اعدام شدهاند. در گزارش خبرنگار روزنامهٔ کیهان محل و نحوهٔ اعدام ذکر نشدهاست. در تیتر خبر نوع اعدام تیرباران ذکر شدهاست اما از محل اعدام هیچ خبری ارائه نشدهاست. طبق بعضی گزارشهای غیررسمی که درستتر به نظر میرسد او جلوی کافهٔ شکوفهنو (پایین بیمارستان فارابی و نبش خیابان امیرآباد جنوبی) به دار آویخته شدهاست.
حدود هزار و پانصد زن ساکن این محله، پس از تعطیلی آن در روز دوم مرداد سال ۱۳۵۸ آواره یا دستگیر شدند و تعداد زیادی ار آنها که نه تنها در ماههای نخست، بلکه در سالهای پس از انقلاب، اعدام شدند.هیچ اطلاع یا گزارشی در مورد چگونگی محاکمه و دفاعیات متهم و نحوهٔ بازداشت این افراد ارائه نشدهاست در گزارش روزنامهٔ کیهان که تنها منبع رسمی موجود است صرفاً بخشی از رای صادره آمدهاست. این گزارشها به دلیل آنکه محتوای منافی عفت داشتند با طبقهبندی سری در اسناد قوه قضاییه نگاه داشته شد.
طبق گزارش روزنامه کیهان صدور حکم در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران پس از چندین جلسهٔ رسیدگی سری به پرونده صورت گرفتهاست. بخشی از حکم صادره برای پری بلنده در این گزارش آمدهاست: «... بجرم یک عمر فحشا و فساد و خرید و فروش دختران خردسال و زنان گولخورده و اغفال شده و دائر کردن مراکز فحشا و عشرتکدههای مختلف که موجب انحراف نسل جوان این مملکت گردیدهاید مفسدفیالارض شناخته شده به اعدام محکوم میگردید...»
پس از تخریب
در اواسط دهه شصت، این مکان که به صورت نیمه ویرانه درآمده بود بطور کامل تخریب شد. سپس بعدها در این محل پارکی به نام پارک رازی ساخته شد و امروزه پارک و فرهنگسرای رازی، در محدوده شهرنو و خیابان جمشید ساخته شده و خیابان جمشید بطور کامل از نقشه حذف شدهاست.
فحشا در جمهوری اسلامی
تخریب محله جمشید یا شهر نو پس از انقلاب سبب ساز دو پیامد متناقص شد :
۱- برچیده شدن بساط روسپی گری به صورت سازمان یافته ، روسپی گری بسیار کاهش پیدا کرد و برخی از روسپیان در اصطلاح تواب شدند .
۲- تخریب محله جمشیید ، سبب این مسئله شد که روسپیان از شهر نو فرار کنند و به صورت مخفیانه به فعالیت های خود ادامه دهند .
در دهههای ۷۰ و ۸۰ خورشیدی تنفروشی زنان به دلیل ورود جریان سرمایه داری و سبک زندگی مدرن و شیوع مواد مخدر ، دوباره رونق گرفت . البته روسپیگری در بخش زندگی سنتی از بین نرفت . روسپیگری در یک آمار تقریبی از روسپیان جنوب شهری توسط یک موسسه خصوصی حدود ۱۰۰۰۰ تخمین زده شد .امروز سکس و مسائل جنسی در ایران بدون متولی است . اجرای طرح امنیت اجتماعی هم نتوانست در برابر این جریان بایستد .
خواهشمنديم اگر سوال يا نکتهاي براي مطلب کاهش سن روسپیگری در ایران
در ذهن شما باقي مانده است، آنرا در قسمت نظرات با ما و ساير کاربران به اشتراک بگذاريد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
دیدگاه ها