دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
ناب نوشته های خواندنی سری3

ناب نوشته های خواندنی سری3

ناب نوشته های خواندنی سری3
5
زمان مطالعه: 3 دقیقه
ناب نوشته های خواندنی ناب نوشته ها نوشته های ناب نابترین نوشته زیباترین نوشته ها متن های زیبا داستان های زیبا زیباترین داستان ها مطالب جالب مطالب زیبا زیباترین مطالب نوشته های فلسفی نوشته های آموزنده داستانک های زیبا داستان های اموزنده پند نصیحت...

ناب نوشته های خواندنی سری1

*** ناب نوشته های خواندنی ***

میگن شیطان با بنده ای همسفرشد موقع نمازصبح بنده نماز نخوند موقع ظهر وعصرهم نمازنخوند موقع مغرب وعشاء رسید بازم ‏بنده نماز بجای نیاورد
موقع خواب شیطان به بنده گفت من باتو زیریک سقف نمیخوابم چون پنج وقت موقع نماز شد وتویک نماز نخوندی میترسم غضبی ‏از آسمان براین سقف نازل بشه که من هم باتو شامل بشم
بنده گفت توشیطانی ومن بنده خدا .چطور غضب برمن نازل بشه؟
شیطان درجواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدانکردم ازبهشت رانده شدم وتاروز قیامت لعن شدم درصورتیکه تو از صبح ‏تاحالا بایدچندسجده به خالق میکردی ونکردی وای به حال تو که ازمن بدتری؟؟؟؟

*** ناب نوشته های خواندنی ***

‏" ا موزنده با جنبه طنز"‏
یک روز یک خانم زیباوآقا باهم تصادف میکنن ومقصر هم خانم بوده هردو از ماشین پیاده میشن و به ماشینهاشون نگاه میکنن که ‏یهو خانمه میگه :‏
وای خدای من اینجارو ماشینامون داغون شدن
مرد:بله همینطور و شمامقصرید
زن:همه چیز توی ماشین من ازبین رفته به جز این شیشه مشروب
مرد:درسته
زن:این یعنی این که خدا مارو از قصد سر راه هم قرار داده واین شیشه مشروب هم سالم مونده تا ماباهاش جشن بگیریم
مرد(باخوشحالی):بله بله چرا که نه
زن با لبخند شیشه رو به دست مرد داد و گفت:پس شما شروع کنید
مرد نصف شیشه رو سر کشید واونو به زن برگردوند
زن به ارومی در شیشه رو بست وکنار گذاشت مرد گفت :تو چرا نخوردی؟
زن با لبخند ملیحی به سمتش برگشتو گفت حالا منتظر پلیس میمونیم عزیزم
نکته اخلاقی:قبل و بعد ازعوض کردن پوشک نوزاددستاتونو با مایع دستشویی پریل بشورید

*** ناب نوشته های خواندنی ***

‏" شعر زیبای حمید مصدق و جواب فروغ فرخ زاد
حمید مصدق خرداد 1343:‏
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالیانیست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
ومن اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه ی کوچک ما سیب نداشت...‏
جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق :‏
من به تو خندیدم
چون که من می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی
صاحب باغچه ی همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود
پاسخ عشق تو را، خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک، لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت : برو
چون نمی خواست به خاطر سپرد گریه تلخ تو را...‏
و من از پیش تو رفتم و هنوز سالیانیست که در ذهن من
آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
ومن اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد که اگر باغچه ی خانه ما سیب نداشت....‏
بچه ها تورو خدا واسه آرامش کنکوریا تو این روزا دعا کنی.ممنون

*** ناب نوشته های خواندنی ***

گردآوری:مجله اینترنتی دلگرم



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.0 از 5 (5 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits