دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
خلاصه داستان + قسمت آخر سریال روزگار شاهزاده (شاهزاده ی زمان )
11
زمان مطالعه: 10 دقیقه
سریال روزگار شاهزاده در مورد خانواده سلطنتی کره در قرن ۲۱ است. وقتی پادشاه مریض می‌شود، خانواده سلطنتی تصمیم می‌گیرند برای پسرشان یی شین(جو جی هون)همسرانتخاب کنند. بنا به یک توافق قدیمی بین پدربزرگ یی شین و دختری(یون ایون هه) از خانواده معمولی به...

روزگار شاهزاده

روزگار شاهزاده (کره‌ای: 궁) سریال عاشقانه و کمدی محصول سال ۲۰۰۶ پخش شده از مون‌هوآ برادکستینگ کورپریشن می‌باشد. سری اول این سریال از شبکه فارسی زبان جم پخش شده‌است و هم‌اکنون به پایان رسیده است.

سریال روزگار شاهزاده در مورد خانواده سلطنتی کره در قرن ۲۱ است. وقتی پادشاه مریض می‌شود، خانواده سلطنتی تصمیم می‌گیرند برای پسرشان یی شین(جو جی هون)همسرانتخاب کنند. بنا به یک توافق قدیمی بین پدربزرگ یی شین و دختری(یون ایون هه) از خانواده معمولی به نام چای کیونگ این دو با هم ازدواج می‌کنند. یی شین یک دختر بالرین(سونگ جی هیو) را دوست دارد اما به خاطر آنکه دختر می‌خواسته یه بالرین حرفه‌ای شود و به آرزوهابش برسد خواستگاری یی شین را رد می‌کند. چای کیونگ هم به خاطر وضع مالی خانواده اش قبول می‌کند با یی شین ازدواج کند.

در این حین پسر عموی یی شین به نام یی یول و مادرش از لندن می‌آیند. پدر یی یول پادشاه سابق و برادر بزرگ پادشاه فعلی بود و پس از مرگ او پسر و هسمرش از قصر رفته بودند؛ چون مشخص شده بود مادر یی یول با پادشاه فعلی رابطهٔ مشکوکی داشته‌ است. حالا مادر یی یول برگشته است تا پسرش را به تاج و تخت بنشاند. یی یول هم می‌خواهد پادشاه بشود؛ اما عاشق زن پسر عموش که چای کیونگ است شده و به خاطر او حاضر است از تاج و تخت بگذرد…

شین چه گیونگ ( یون ایون های ) دختر شاد و پر دردسر این سریال دختری مدرسه ای میباشد که بدلیل یک قول قدیمی بین شاه و پدر او مجبور میشود برای ازدواج با شاهزاده قصر از خانواده خود جدا شود و وارد قصر شود اما شاهزاده قصر لی شین که در سریال او را شین گون صدا میکنند و ما او را به اختصار شین نام می بریم پسری است که دختری به نام هیو رین را دوست دارد . هیورین دختری است که رقص باله کار میکند و چند سالی.....

قسمت آخر سریال روزگار شاهزاده

قسمت آخـر شاهزاده ی زمان (روزگار شاهزاده)

شین به چه گیونگ در قصر گفت که تو ان قدر میدرخشی که نمیتونم نگات کنم و من فقط با تو تونستم دنیای واقعی رو ببینم و چه گیونگ گفت پیروزی خورشیدتو بهت تبریک میگم.چه گیونگ خواست انگشتو به انگشت شین بزنه که اجوشی سرفه کرد و گفت که مجرم واقعی اتش سوزی رو پیدا کردن.چه گیونگ خیلی خوشحال شد ولی اجوشی گفت اونا شین رو متهم اصی و واقعی میدونن.دلیلش هم اینه که خدمتکار یول و مادرش از قصر رفته بود و نوشته بود که شین اتش سوزی راه انداخته.

از تک تک خدمتکارا و درباریا بازجویی میکردند.یکی از خدمتکارا گفت پول میگیره فقط به خاطر اینکه اس ام اس های شین و چه گیونگ رو حذف کنه.کسانی که بازجویی میکردن به شین گفتند مشخص شده مقدار زیادی پول از خزانه ی دربار کم شده و اونا فکر میکردند کار شین بوده.

شین گفت کار اون نیست ولی اونا گفتند اخرین انتقال حساب از اتاقی مخفی که شین قبلا توش عکس های هیورین رو نگه میداشت الان پر شده از عکس های چه گیونگ(هیورین برای رقاص باله ی جهانی شدن از کره رفت و دست از سر شین برداشت)و شین به یاد کلی از خاطراتش با چه گیونگ افتاد.

موزیک ویدیو روزگار شاهزاده


پادشاه و ملکه و هالما ماما و هه میونگ داشتند راجب همین بحث میکردند.احضاریه ی دادگاه فرداست. اونها گفتند هر اتفاقی بیوفته با باید از ولیعهد تا اخرین لحظه نگهداری کنیم.پادشاه گفت ما نتونستیم برای شین و چه گیونگ پدر مادر خوبی باشیم و قله های زندگیشون رو نساختیم.هالما ماما هم گفت مگه نه که وقتی بارون میباره زمین تنومند میشه.شین هم بعد از این ماجراها تنموند میشه وملکه هم زار زار گریه.

شین پیش چه گیونگ اومد و همون موقع اجوشی هم بود.شین گفت من اماده ی این قضیه بودم امپراطور تصمیم درستی گرفت و باید این کارو میکرد.چه گیونگ بعد کلی گریه کرد و شین بهش گفت:هی دوباره داری گریه میکنی.چه گیونگ گفت نمیکنم.کی گریه میکنه.شین گفت فردا میری(قرار بود چه گیونگ رو به عنوان قربانی یعنی کسی که برای حفظ عابروی سلطنت از کشور برای چند سال خارج میشه بفرستن بره)چه گیونگ گفت اره.شین گفت از این قضیه خوشحالم.فکر میکردم بتونم این قضیه رو بدون تو حل کنم و نمیتونم در برابر تو در دادگاه باشم.شین گفت حداقل نباید بهم بگی پیشم میمونی.چه گیونگ گفت کی دلش نمیخواد ولی ما به مردم قول دادیم تو در دادگاه حاضر باشین.میخوام هر دو به قولمون عمل کنیم چون من پرنسس این کشورم چون تو ولیعهدی.

بعد شین و یول داشتند شمشیر بازی میکردند و عملا داشتند دعوا میکردن.یول گفت هنوز امید داری شین گفت چه گیونگ مال منه.حقیقت هنوز هست.وقتی بازیشون تموم شد شین گفت فکر میکردم ادم خوش شانسی هستی ولی من نیستم که شکست خودم تویی.بعد نامه ها و عکس های عاشقانه ی مادر یول رو با پادشاه(پدر شین) رو بهش داد و یول فهمید مادرش برای براوردن ارزوش این کارو کرده نه به خاطر یول ملکه با چه گیونگ حرف زد و مثلا دلداریش داد که وقتی میره خارج مشکل نداشته باشه و گفت مادر شوهر با مادر فرقی نداره منو مثل مادرت بدون.خانوداده ی چه گیونگ هم به قصر برای اخرین دیدار چه گیونگ اومدن.

یول با مادرش صحبت کرد و همه چیو فاش کرد که مادرش ارزوی عشق بازی با امپراطور رو داشته و فقط به خاطر همین خواسته به کره برگرده و مادر یول سعی کرد بازم دروغ بگه و یول گفت خیلی بدبخته که سرنوشت مادر پدر و عموش سر خودش و پسر عموش(شین) و چه گیونگ پیاده شده و یول گفت تمام لین بدبختی ها تقصیر مادرم و منه شین وقتی داشت رد میشد چه گیونگ صداش کرد و شین گفت ممکنه مجبورت کنم همیشه پیشم بمونی و اگه پیشم نباشی میترسم نتونم دووم بیاره و شین به چه گیونگ گفت دوسش داره

سریال روزگار شاهزاده قسمت آخر


فردا صبح رسیده و شین رو برای احضار دادگاه باید بره ولی در راه . . . .

یول داشت با چه گیونگ حرف میزد که یول گفت اشتباه کرده ولی چه گیونگو خیلی دوست داره و اگه دنیا دوباره برگرده تنها کسی که دنبالش میگرده چه گیونگه.چه گیونگ گفت شاید اگه اول میدیدمت عاشقت میشدم ولی الان قلب من فقط شینو میخواد

شین هم داشت به دادگاه میرفت.بدون خداحافظی سوار ماشین شد و به طرف دادگاه رفت.اما چه گیونگ که با یول بود یهو ماشینشو دید و کلی دنبال ماشین گریان دوید تا اخر سر ماشین وایساد و شین غمگین اومد بیرون.بعد چه گیونگ محکم پرید تو بغل شین و گریه کرد یول هم همین جوری داشت نگاش میکرد.

بعد چه گیونگ رفت تو قصر پیش هالما ماما و کلی گریه کرد و تمام خدمتکارا ی قصر هم با چه گیونگ به گریه اومدن.

یول اومد تما خبرنگارا رو صدا کرد و گفت میخواد به چیز مهمی اعتراف کنه.یول گفت تمام اتفاقات اخیری که در قصر افتاده تقصیر خودش بوده و و آتش سوزی و مصاحبه و تمام اتفاقاتی که بر ضد شین تموم شده رو بر گردن خودش گرفت و به همه چیز اعتراف کرد(البته گناه های مادرش رو خودش گردن گرفت.)و از مردم خواست که دربارو ببخشن و بعد خودش به یاد کلی از خاطراتش با چه گیونگ افتاد.

شین از اتهام بیرون اومد و پادشاه گفت که قصد کناره گیری از پادشاهی رو داره و میخواد سلطنت رو دیگه به شین بده ولی شین . . .

مادر یول هم خودشو انداخت وسط کامیون و فلج شد_شرمنده این تیکه هیچ مدل نمیشد ازش عکس گرفت_

روزگار شاهزاده

1 سال بعد :

چه گیونگ توی یه جای غریبه ولی با تمام مردم و مغازه دارا مثل خانوادش رفتار میکنه.اومد خونه و اونی (خدمتکار قدیمیش در قصر) رو صدا کرد بعد اونی بهش با زبان رسمی حرف زد و چه گیونگ گفت نمیتونی این جوری باشی باید یکم به خودت برسی.بعد چه گیونگ لباس و مدل مو ش رو عوض کرد و کردتش یه دختر ***ی با این حال که خیلی عجیب بود.
روز بعد چه گیونگ که از خونه اومد بیرون یه نفر از فاصله ی دور براش دست تکون داد و چه گیونگ داد زد و گفت من دارم شینو میبینم.کلی با هم حرف زدند .شین پادشاهی رو به خواهرش هه میونگ واگذار کرده و تصمیم گرفته توی اینجا باکو پیش چه گیونگ بمونه و دیگه مثل مردم عادی ازدواج و زندگی کنند.
هالما ماما هم به باکو اومده بود و کلی چه گیونگ رو بغل کرد.
شین و چه گیونگ راجب به زندگی ایندشون با هم حرف زدند چه گیونگ گفت ارزو داره نقاش معروف بشه.همون طوری که در مدرسش توی بخش هنر بود.شین هم گفت ما با هم در بیرون قصر مناسب تریم.تو به من یاد دادی که زندگی واقعی چیه و چه طوری باید زندگی کرد.
شین واسه خودش و چه گیونگ هم واسه خودش کلی فکر کرد و دیدند باید واسه زندگی ایندشون چیکار کنند.شین یه جفت حلقه به چه گیونگ داد و گفت اگه حاضره مثل همسر عادی براش باشه این حلقه رو قبول کنه در غیر اینصورت شین فردا برمیگرده.
فردا صبح شین اومد دنبال چه گیونگ تا ببینه تصمیم چه گیونگ چیه.چه گیونگ گفت اومده بدرقه ی شین اما قبل از اون به شین گفت که گره بین گرندبشو میتونه باز کنه یا نه شین براش باز کرد و دید اونجا جفت حلقه هاشونه و همدیگرو بغل کردند
با هم دیگه مثل مردم عادی در کلیسا یه ازدواج مجدد گرفتند و کلی عکس گرفتند. و سر اخر هم مشخص شد چه گیونگ حامله است.قرار شد مثل مردم عادی زندگی کنند. و از بچه هاشون مراقبت کنن.


بیشتر بخوانید:

خلاصه قسمت آخر سریال قرص ماه (ماه کامل) + ویدیو

عروس استانبول : خلاصه داستان و قسمت آخر سریال عروس استانبول

خلاصه داستان + بازیگران و قسمت آخر سریال جزر و مد

قسمت آخر غنچه های زخمی + ویدیو (کامل با زیرنویس فارسی)



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.3 از 5 (11 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits